لطفا متن زیر را به دقت بخونین.حس میکنم که شده حال و روز ما.

یه روز موشی تله موشی در خانه دید


به مرغ و گاو و گوسفند خبر داد.


همه گفتند تله ی موش مشکل توست و به ما ربطی ندارد.


ماری در تله افتاد و زن خانه را گزید.


از مرغ برایش سوپ درست کردند.


گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند


و گاو را برای مجلس ختم کشتند و در تمام این مدت:


 


موش از سوراخ خانه می نگریست ...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد