اگر روزی مردم تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم. بر روی
سینه ام تکه یخی بگذارید تا به جای معشوقم گریه کند. چشمانم را باز
بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم. و آخرین خواسته ی من
از شما اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم
مرسی از وبلاگ خوبتون خیلی خوشگله
شما لطف دارین چشمتون خوشگل میبینه
سلام بر شروین گرامی با تشکر از وبلاگ شما و متن های قشنگی که گزاشتین دستتون درد نکنه
خواهش میکنم قابلی نداره