ازم پرسید

ازم پرسید به خاطر کی زنده هستی؟ با این که دوست داشتم با تمام
وجودم داد بزنم به خاطر تو، بهش گفتم به خاطر هیچکس. پرسید پس
به خاطر چی زنده هستی؟ با این که دلم داد می زد به خاطر دل تو، با
یه بغض غمگین بهش گفتم به خاطر هیچی. ازش پرسیدم تو به خاطر
چی زنده هستی؟ در حالی که اشک تو چشمش جمع شده بود گفت
به خاطر کسی که به خاطر هیچ زندست!
 
نظرات 1 + ارسال نظر
مریم شنبه 23 دی‌ماه سال 1391 ساعت 01:51 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد